فروید از بازی برای ایجاد رابطه ای مثبت با کودکان و نهایتا ابراز کلامی معنادار استفاده میکرده

با کمک بازی درمانی میتوان عملکردهای منفی و ناسالم عاطفی، احساسی و رفتاری کودکان را تشخیص داد

 

یکی دیگر از پیشکسوتان آنا فروید است، که از بازی برای ایجاد رابطه ای مثبت با کودکان و نهایتا ابراز کلامی معنادار استفاده میکرده. یکی دیگر از تئوریهای روان تحلیل گری تاثیرگذار که در بازی درمانی استفاده میشود تئوری ارتباط است که از طریق((ارتونک)) توسعه یافت. تاکید این شیوه درمانی متمرکز بر ارتباطی است که بین درمانگر و کودک برقرار میشود. با گذر زمان، تئوری ارتباطی بطور فزاینده بصورت یکی از مولفه های مهم رویکردهای بازی درمانی درآمد که توسط درمانگران با جهت گیری روان تحلیل گری استفاده میشد.  رویکرد نظری دیگر در بازی درمانی از کارهای ویرجینیا اکسلین(1947) شکل گرفته است، او یک نظریه پرداز پدیدار شناختی است که بسیاری از راهبردها و فنونها را به شکل منطقی منطبق با کار کارل راجرز در درمان غیر مستقیم یا مراجع محور بنا نهاد. نظریه های تحولی، بازی را به عنوان شاخص بارزی از تعاملات اولیه با مراقبین در طی سالهای اولیه زندگی میبینند چرا که این تعاملات، پایه و اساس شکل گیری سازگاری روانشناختی برای آینده است(محمد اسماعیل 1383،ص30).

در بازی درمانی به کودک فرصت داده میشود که همانند بزرگسالان که از طریق سخن گفتن مشکلات خود را بیان میکنند احساسات آزار دهنده خود را برون ریزی کنند(اکسلین 1369،ص20).

دلایل بهره گیری از روش بازی درمانی

به این دلیل که رشد زبانی کودکان دیرتر از رشد شناختی آنها انجام میپذیرد، راه ارتباطی آنان با محیط پیرامونی خویش، تنها بازی است. در بازی درمانی اسباب بازیها همانند واژه های کودکان هستند و بازی هم، زبان آنها است که مانند یک زبان فعال است. بازی درمانی مانند روان درمانی و مشاوره برای بزرگسالان است. تجربیات عمده هیجانی میتواند در نهایت امنیت و آرامش از راه نمادهای خیالی و اسباب بازیها بیان شود به کار گیری اسباب بازیها، کودکان را در نمایاندن اضطراب، ترس، خیالات و احساس گناه خویش توانا میسازد. در این فرآیند کودک، احساسات خود را آزادانه ابراز میکند، چرا که این روش کودکان را از خودشان، تجربیات و پیشامدهای روزمره شان جدا میکند. و کودک می آموزد که چگونه با موقعیتهای گوناگون روبه رو شود.

کودک و درمانگر در بازی درمانی

در تجربه های بازی درمانی که بیانگر رابطه ای مشخص، میان (درمانگر و کودک) است به کودک، فرصت داده میشود تا خویشتن را دریابد. عملکرد درمانگر، در این رابطه مشخص به گونه ای است که احساس (اطمینان به خود) را به کودک، القا میکند. و به او فرصت میدهد تا نه تنها به کشف اتاق و اسباب بازیهای موجود در آن، دست یابد بلکه(خویشتن را) نیز در این رابطه و تجربه پیدا کند به این ترتیب اوای امتیاز را نیز خواهد داشت که( خود فعلی) را در قبال (خویشتن اصلی) ارزیابی کند. کودک در اثر تجربه های بدست آمده از کشف خود در ارتباط با دیگران گسترش خود و بالاخره تبعین خود می آموزد که نه فقط، خویشتن را بپذیرد و محترم دارد بلکه این( پذیرش و احترام ) را درباره دیگران نیز رعایت کند(اکسلین 1369،ص12).

درمانگر، علاوه بر یاری رساندن به کودک در دستیابی به فهم بیشتر از خود، ضمن دادن پاسخ مناسب به عقیده های عاطفی او اینطور القا میکند که کودک را علاوه بر آنچه که میگوید یا عمل میکند، میفهمد و میپذیرد و به این ترتیب این جرات را به کودک میدهد که در اعماق دنیای خود فرو رود و خود حقیقیش را بیرون ریزد(اکسلین 1369،ص28).

کودکان از طریق بازی درمانی احساس لازم ارزش خویش را پیدا کرده اند، احساسی که به وسیله آن قادر به هدایت خویش بوده و به بیش از آن میزان از آگاهی دست یافته اند که میتوانند روی پای خود بایستند و در ضمن مسئولیت شخصیت آگاه خود را بپذیرند و سرانجام بین دو طرح درونی شخصیت خود، به یک هماهنگی دست یابند. این دو طرح، عبارتند از آنچه که فرد، در درون (خویش) است و دیگری کیفیت آشکار ساختن این(خود) درونی بصورت بارز(اکسلین 1369،ص25).

 

کودک در بازی درمانی

کودک در مقاطعی از رشد،از لحاظ کیفی، رفتارهای متفاوت و گاه در خود، متضادی بروز میدهد. به عبارتی دیگر او هم فروتن است و هم سرکش. هم بی باک است و هم ترسو، هم فرمانبردار است وهم فرمانروا، هم آزمند است وهم شکیبا، هم آرمانگر است و هم بی تفاوت. او گاهی مهر میورزد و هنگای کینه توز است و زمانی هم ستیزه جو است و مواقعی خواستار صلح وسلامت و سرانجام، هنگامی شادمانه وشاد است و یا نومیدانه و غمگین. در این میان رفتار کودک( با مفهوم کلی و درونی از خود) که او در تلاش تحقق آن است سازگاری ندارد هر اندازه که بین رفتار و تصور کلی فرد از یکدیگر فاصله وجدایی افتد درجه ناسازگاری نیز بیشتر میشود. برعکس، اگر رفتار و مفهوم کلی در فرد با هم سازگاری داشته باشند و این مفهوم کلی، امکان بروز خارجی بیابد، میتوان گفت که فرد، به خوبی سازگاری یافته است و به عبارتی دیگر کشمکش درونی، دیگر وجود  نخواهد داشت(اکسلین 1369،ص23).

 بطور کلی بازی درمانی روشی در اختیار آموزگار و روانشناس است جهت شناخت و کمک به کودکان ناسازگاری که در بیشتر موارد (کودک دارای مشکل) خوانده میشوند همانند کودکانی که دارای مشکلات رفتاری، مطالعه، سخن گفتن و حتی جسمی هستند و توسط پزشک به درمانگر، معرفی میشوند. مشکلات رفتاری، از هر نوع که باشد، ناسازگاریهایی را سبب میشود که کودکان سرکوبگر، منزوی، تسلیم در مقابل انگیزه ها و پرخاشگر از این دسته اند. در این میان کودکانی وجود دارند که دیده میشود تمایلی به رشد ندارند وبه شیوه های بچگانه پناه میبرند. کودکانی هستند که ناخنهای خود را میجوند، دچار کابوسهای شبانه هستند، جای خود را خیس میکنند، دچار تیک هستند و از خوردن امتناع میکنند و بسیاری از رفتارهای دیگر از خود نشان میدهند که نشانه نگرانی و آشفتگی درون آنهاست. کودکان بسیاری هم هستند که به شکلی غم انگیز، به کمک نیازمندند اما چنین کودکانی از جهان فلاکت بار خود جدا شده اند، در حاشیه دایره ای از روابط انسانی، قرار گرفته و زندگی را بدون نقطه اتکایی میگذرانند. از آنجا که این گروه از کودکان، آرامند و مزاحمتی ایجاد نمیکنند، به حال خود رها میشوند، اما همین کودکان نیز به درمان، نیاز دارند و تا حد زیادی از آن بهره مند خواهند شد.

بازی درمانی به این چنین کودکانی فرصت میدهد که مسائل خود را حل کنند و بیاموزند که خود را بشناسند و از طریق تجربه درمان به کمال برسند(اکسلین1369،ص64).

درمانگر در بازی درمانی

درمانگر، همراه کودک به درون اتاق بازی می آید. او برای کودک، نه سرپرست است، نه معلم ونه جایگزین پدر و مادر. نقش درمانگر، گرچه غیرمستقیم است، اما منفعل نیست بلکه نقشی است که برای ارزیابی دائم فراست، حساسیت اعمال و رفتار کودک مورد نیاز است. درمانگر فردی صریح است و در زمان حضور در جلسه درمان، راحت کار میکند و نقش مراقب را برای کودک ندارد و او را به شتاب در انجام کارهایش وا نمیدارد زیرا اینکار بطور ضمنی به کودک میفهماند که او فاقد اطمینان به نیروی خویش در مواظبت از خود است درمانگر هرگز به کودک نمیخندد بلکه برخی اوقات با او میخندد(اکسلین 1369،ص67).

ایجاد احساس آزادی عمل در کودک

ساعت درمان به کودک تعلق دارد و به این سبب او در استفاده از آن به طرز دلخواه آزاد است. عمق احساساتی که کودک در این ساعت در اتاق بازی نشان میدهد با احساس آزادی عملی که درمانگر در او ایجاد میکند ارتباط مستقیمی دارد. این امر به آزادی عملی که درمانگر، بطور شفاهی به کودک میدهد بستگی دارد اما دامنه کار بیشتر از اینهاست. درمانگر در ارتباط خود با کودک آنچنان احساس آزادی عملی در او بوجود میآورد که در بیان احساساتش کاملا آزاد است(اکسلین 1369،ص90).

اتاق بازی

یک اتاق بازی درمانی ایده آل باید ضد صدا باشد تا صداهای بیرون حواس کودکان را پرت نکند این به کودک کمک میکند تا باور کند هرچه میگوید دیگران نمیشنوند. هرچند بهتر است که اتاق پنجره ای داشته باشد. اتاقهای داخلی برای کودکانی که حس میکنند حبس شده اند و از درهای بسته هراس دارند میتواند آزاردهنده باشد(محمد اسماعیل 1383،ص49).

بهتر است اتاق بازی درمانی بهم ریخته و درهم برهم نباشد چون کودکان با دیدن تعداد زیاد اسباب بازیها و انواع مختلف وسایل ممکن است آشفته شوند. این امر بخصوص درمورد کودکان آشفته دارای کمبود توجه و ضعف در کنترل تکانه صادق است. بیشتر اسباب بازیها و وسایل باید در کمدها نگهداری شوند و تعدادی مشخص برای هر جلسه مشاور در دسترس قرار گیرند(محمد اسماعیل1383،ص54).

اتاق بازی درمانی باید اسباب بازیها و وسایل بازی مختلفی داشته باشد چون اسباب بازیها  ووسایل مختلف اشکال متفاوتی از بازی را فرا میخوانند. وسایلی مانند بلوکهای چوبی، ساختمان و جعبه های مقوایی باعث انگیزش بازیهای سازنده میشود. در مقایسه لباسهای آراسته و آثار خانه داری باعث تشویق بازی تخیلی میشود(محمد اسماعیل 1383،ص51).

عوامل مهم انتخاب وسایل یا سرگرمی شامل موارد زیر است:

  • سن رشدی کودک
  • آیا کودک به شکل انفرادی مشاوره میشود یا در گروه مشاوره میشود.
  • هدفهای رایج مشاوره برای کودکان (محمداسماعیل 1383،ص55).

 

رفتارهایی که از طریق وسایل و سرگرمیها تشویق میشوند

وسایل و سرگرمیهایی که کودک را به ماجراجویی و تعامل تشویق میکنند:

ü    این وسایل کودک را به همکاری با مشاور و افراد دیگر گروه مشاوره تشویق میکند. استفاده از وسایل کودک را به تجربه رفتارهای جدید که نیاز به ریسک کردن دارند و فرصتی برای ماجرا جویی و کشمکش فراهم میکنند بر می انگیزاند. مانند سفر خیالیريا، حیوانات کوچک وغیره...

ü    وسایل و سرگرمیهایی که رفتار درون گرایانه و محرمانه امکان پذیر میسازند. چنین وسایلی به کودک این امکان را میدهند تا از ته دل منحصرا روی خودش و مسائل مربوط به خودش در امنیت و خلوت تمرکز حواس پیدا کند.مانند ساختمان سازی و کتاب و داستان و نقاشی با انگشت و غیره...

ü    وسایل وسرگرمیهایی که پاسخهای شناختی را تشویق میکنند. این وسایل کودک را به اندیشیدن درمورد موضوعات خاص تشویق میکنند. چنین رسانه ها و سرگرمیهایی به کودک فرصت میدهند تا مناظره کند و عقاید مشابه و متفاوت با عقاید خودش را مقایسه کند و به ارزیابی عواقب آن رفتارها بپردازد مانند گل بازی و سینی شن وغیره...

ü    وسایل و سرگرمیهای ساده و قالبی: این سرگرمیها به کودک فرصت میدهند تا رفتارهای ساده قابل پیش بینی را تجربه کنند. در اینجا خواسته های کودک معمولا براورده میشوند و نتایج قابل چیش بینی هستند مانند نقاشی کشیدن و عروسکهای خیمه شب بازی و غیره...(محمد اسماعیل 1383،ص68).

بطور کلی میتوان گفت که با کمک بازی درمانی میتوان عملکردهای منفی و ناسالم عاطفی، احساسی و رفتاری کودکان را تشخیص داد و به معالجه زود هنگام ناتواناییهای جسمی و روانی او پرداخت. در واقع بازی درمانی تنها رها کردن کودک با اسباب بازیها نیست و هرگاه کودک بتواند از طریق مواجه شدن صحیح با مشکلات و رویدادهایی که موجب هیجان و اضطراب او شود میتواند با تنش حاصله از آن مقابله کند و کودک اگر نتواند هنگام رویارویی با اضطراب راهی منطقی برای خود پیدا کند دچار ترس و دلهره میشود. به عنوان مثال درمانگر برای کودکی که به علت ناتوانی در بکارگیری وسایل قوانین بازی را رعایت نمیکند با ایجاد فرصتهایی و تشویق او کمک میکند تا بر اضطراب خود غلبه کند و به این ترتیب کودک از طریق بازی شیوه های گوناگون کنار آمدن را یاد میگیرد.

در بهار 94 مقاله ای از محمدعلیلو و همکاران به چاپ رسید که نشان دهنده اثر بخشی بازی درمانی در کاهش اضطراب کودکان سرطانی بود(محمد علیلو 1394). در مقاله ای دیگر که توسط بخشایش و همکارانش بر روی کودکان با علائم بیش فعالی انجام داده شده بود به این نتیجه رسیده بودند که بازی درمانی را میتوان به عنوان یک روش اثربخش در کنار سایر روشهای درمانی بر کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی و کمبود توجه کودکان و بهبود عملکرد تحصیلی آنها بکار برد(بخشایش 1393). در این زمینه مطالعات گوناگونی انجام شده است که نشان دهنده اثر بخشی و تاثیر بازی درمانی بر بیماریهای جسمی و روحی کودکان میباشد.

 

رفرنس

ü    اکسلین، وی. ترجمه: حجاران،ا. « بازی درمانی». سال 1369. چاپ دوم. انتشارات کیهان

ü    محمد اسماعیل.ا. «نظریه ها روش ها و کاربردهای بالینی». سال1383. چاپ اول. نشر دانژه

ü    محمود علیلو.م، هاشمی نصرت آبادی.ت، فرشباف مانی صفت.ف." اثربخشي بازي درماني براساس رويكرد لوي در كاهش اضطراب كودكان سرطاني". مجله پرستاری و مامایی جامع نگر: شماره 75، بهار1394، ص 54-62

ü    بخشایش.ع، میرحسینی.ر. " اثربخشی بازی درمانی بر کاهش علائم اختلال بیش فعالی_ کمبود توجه(ADHD) و بهبود عملکرد تحصیلی کودکان". مجله دانشگاه علوم پزشکی ایلام شماره88، دی 1393، ص1-13

ü    WWW. BEYTOOTE.COM